بسم ربّ الحسین

خدای خوبم.. سلام..

گاهی وقتا از اینهمه سادگی خودم.. حالم بهم می‌خوره..

ولی تو منو همینطور ساده حفظ کن..

خدایا تو این طوفان حوادث بال و پرم شکسته..

غم غربت منو بدجور می‌گیره گاهی..

خدایا ممنونم که دارم عذاب می‌کشم.. ممنونم که هستی.. من این عذابو به فال نیک می‌گیرم.. اینا رو بذار برا شب اول قبرم.. من از اون شب خیلی می‌ترسم..

از تاریکی قبرم.. از تنهاییای اونجا.. از همه چیزش می‌ترسم.. خیلی.. 

خدایا.. من هیچوقت بلد نبودم زندگی رو.. همیشه سعیمو کردم هر چی فهمیدم بده انجام ندم و خوبا رو انجام بدم.. همیشه در خونه‌ت بودم.. لنگون لنگون این مسیرو اومدم.. چند ساله همه چیزم ریخته بهم.. کسایی که میدونن گاهی قضاوتم کردن که خیلی اذیتم کرد.. ولی حالا می‌گم به درک.. هر کی هر چی میخواد فکر کنه.. منم و تو.. هیچکس دیگه‌ایم این وسط نیست.. همه چیز توهمه غیر از تو و کسایی که به واسطه‌ی تو به اونا وصلم.. خدایا من بی نهایت خسته‌م.. بی نهایت تنهام.. بی نهایت تشنه‌م.. بی نهایت دلم می‌خواد تحویلم بگیری.. من غیر از تو کسی رو ندارم.. 

خدایا.. گاهی میافتم رو حرف زدن.. می‌گم‌‌.. می‌گم.. می‌گم.... می‌گم... اونقدر که خسته می‌شم از گفتن.. از همه چی.. مث همین الان.. فقط کمکم کن.. 

فاطمه..